مترسک ها
کی برام مرده برای تو دلم میسوزد برای زکریا که تو را ندیده مرد!!! نه اینکه حرفی نباشد. نه تلخم نه شیرین
که من سه روزه براش تب و لرز کردم ؟!
نمیدونم!!!
برای چشمهایت!
برای من
برای درد هایم!
برای ما...
برای اینهمه تنهایی
ای کاش خدا کاری بکند...!
تمام درختهای انگور جهان از چشمهای تو آب میخورند ...
نه!
گلویی نمانده برای فریاد...!
مزه ی بی تفاوتی می دهم اینروزها
جنس حالم زیاد مرغوب نیست...!
Design By : Night Melody |